جمهوری جهانی ادبیات را حالابهتر می شناسم
وقتی نویسنده سربه سر تاریخ می گذارد، گفت وگو با امیرحسن چهل تن درباره نویسندگی و آخرین کتابش
03 مرداد 1394

ادبیات به مثابه تراپی و معالجه جامعه
میزگردی با حضور امیرحسن چهلتن، امیرعلی نجومیان و بهروز افخمی
01 تیر 1394

تاریخ ما میدان آماده ای برای تخیل است
گفت وگو با امیرحسن چهلتن درباره کتاب «چند واقعیت باورنکردنی»
19 فروردين 1394

خیال لحظه های گم شده در مه
1- کمی از تاریخچهی این کتاب بگویید، داستانها حاصل چه دوره زمانی هستند و چه قدر طول کشید تا کار چاپ شود و ...؟
در ده ساله گذشته تمایل من عمدتا معطوف به نوشتن رمان بوده است، رمان هایی که متاسفانه انتشار آنها به زبان فارسی مقدور نبوده است. اما در ضمن حدودا ده داستان کوتاه هم نوشته ام که شش تای از آنها را در این مجموعه می بینید. بیش از ده سال است که انتشار یا باز انتشار کتاب های من با انواع سختی ها روبروست. من و ناشر هر دو کسب مجوز این مجموعه را به فال نیک می گیریم.
2- اکثر طرفداران شما زبان خاص امیرحسن چهل تن و اصطلاحات تهرانی آن را دوست دارند. اما زبان داستانهای این مجموعه کاملاً امروزی است توضح خودتان در این مورد چیست؟
گمان می کنم زبان نوشته های من همواره امروزی ست. استفاده از امکانات زبانی گسترده که اصطلاحات بخشی از آن است از امروزی بودن زبان چیزی کم نمی کند. امروزی بودن زبان خود را در ساختار آن نشان می دهد. اما قبول دارم که این مجموعه بخصوص چهار داستان آغازین آن صاحب زبان متفاوتی است که از ماهیت و سبک و سیاق آنها ناشی می شود. این داستانها تظاهر می کنند که بر اساس مستنداتی تاریخی تنظیم شده اند، سبکی که تجربه های لابد کمی از آن در ادبیات معاصر فارسی موجود است.
3- سبک این داستانها «روایت – داستان تاریخی»، کاملاً مدرن است و اجرای آن در قالب داستانهای کوتاه مشکل. دربارهی انتخاب این سبک کمی توضیح بدهید.
این داستانها روایتی خلاقانه از موشکافی های پژوهشی مآب است. بعضی از منتقدین غربی آن را چیزی میان جستار و داستان دانسته اند. طبیعتا همه آنها از منظر شخصی روایت می شوند و گوشه های تاریک را تخیل می کنند.
5- انتخاب شخصیتهای تاریخی برای محوریت این داستانها بر اساس چه منطقی بود؟ و گزینش این شخصیتها چه طور انجام گرفت؟
همه این شخصیت ها خودکشی کرده اند و خودکشی آنها در هاله ای از رمز و راز پوشیده مانده است. برخی از این خودکشی ها حالت حماسی داشته اند، برخی از سر ترس انجام گرفته اند اما عنصر ثابتی آنها همه را به هم شبیه کرده است که از پیچیدگی روحی کسانی ناشی می شود که در لحظه معینی تصمیم می گیرند بمیرند.
6- اظهارنظرهایی که در سطر آخر چند داستان از داستانهای این مجموعه شده، به نظرتان از حس تعلیق داستان کم نکرده؟ مثلاً آیا بهتر نبود سطر آخر داستان «پیشنهاد منطقی» به صورت یک تذکر در ابتدای کار میآمد، یا اظهارنظر در مورد خودکشی هدایت؟
این همه از سبک بخصوص این داستانها یا در حقیقت از غرض اصلی روایت آنها ناشی می شود. هر سبکی ضوابط خود را پایه و اساس کار قرار می دهد.
7- وجود شخصیتهای واقعی به عنوان محور هر داستان و لحن گزارش گونه و روایتی هر داستان فضای بین واقعیت و رویا را در ذهن مخاطب پدید میآورد. تصور لحظاتی که هدایت در خانه تنها بود. از حمام آمده، حوله پوشیده، یا تنهاییهای داور و ... مرز بسیار باریکی بین واقعیت و داستان آفریده و این نقطه قوت کار شماست در این مورد کمی توضیح بدهید.
من سعی کرده ام لحظات غایب را تخیل کنم، بدون آنکه آن را در روایت بازگو کنم. من سعی کرده ام مخاطب را برای قبول یک نتیجه گیری بخصوص متقاعد کنم.نتایجی که شاید پیش از این کسی به آنها فکر نکرده است. دلم می خواهد مخاطب بازی مرا جدی بگیرد.
8- چریکی که روحیهای رمانتیک دارد و در لحظه مرگ هم عملاً از گروه سیاسی خود بریده تصویر صدها و شاید هزاران جوانی است که طی صد سال اخیر در گیر و دار بزنگاههای سیاسی ایران زیستهاند، رسیدن به چنین شناختی در مورد شخصیتی که مشابه آن چندین مورد در اطراف همهی ما بوده، عجیب نیست. اما برای شناخت تک تک شخصیتهای تاریخی که محور داستانها هستند، آیا مطالعات جداگانه تاریخی انجام دادهاید تا بتوانید آنها را در بطن یک داستان قرار بدهید؟
مطالعه و تحقیق قاعده کار من است و هرچه دامنه تخیل کار وسیع تر باشد، مطالعه وسعت بیشتری را در بر می گیرد. توانایی ذهنی من برای تخیل در گرو مطالعه مدام است.
ندا عابد
مجله آزما
فروردین 1394
15 فروردين 1394

هول تاریخ پدری
برای زندگی در ایران شوق دارم
26 مهر 1393
زندگی با تمام وجود
ولی ارادهی نوشتن در من چندان قویست که بر مشکلات غلبه کردهام و اجازه ندادهام ناامیدی بر من چیره شود.
02 مرداد 1393

گذشته در فضايي كه نفس ميكشيم همچنان معلق است
نقاط عطف تاریخ معاصر، در رمانهای چهلتن آنجا اهمیت پیدا میکنند که با سرنوشت آدمهای معمولی گره میخورند.
03 مهر 1392
گفتگو با روزنامه بهار
درک ِ واحد از واقعیت وجود ندارد، هنر و به خصوص ادبیات ممکن است در پی کشف آن باشد.
22 تیر 1392

همه رمانهای خوب، شهری هستند
چهره بعدی شهر ممکن است از طریق پتانسیل نیرومندی که آینده را هدف قرار داده است، در رمانها قابل ردیابی باشد
02 ارديبهشت 1392
گفتگو در رابطه با سیمیمن دانشور
به طور کلی نگاه سیمین دانشور به هستی نگاهی بود تؤام با شفقت.
24 تیر 1391

ادبیات به حاشیه پرتاب شده
جدال بی مدعی: روایت احمد غلامی از گفت وگو با امیرحسن چهل تن
04 تیر 1391
«تهران، خیابان انقلاب»؛ سفری به ایران معاصر در آلمان
امیرحسن چهل تن که این روزها برای نظارت بر ترجمه دو اثرش به آلمانی در شهر برلین به سر می برد، در چارچوب جشنواره ای با نام مشرق زمین در شهر اوزنابروک بخش هایی از رمان «تهران خیابان انقلاب» را که یک سال است به زبان آلمانی منتشر شده، برای حاضران خواند.
06 شهریور 1389
ما از پارههای ابر زاده شدهایم
ر مرداد ماه امسال ( ۱۳۸۸- ۲۰۰۹) رمان «اخلاق مردم خیابان انقلاب» نوشتهی امیر حسن چهلتن تحت عنوان: «تهران، خیابان انقلاب» با ترجمهی سوزان باغستانی توسط انتشارات کیرشهایم (Kirchheim ) در آلمان منتشر شد و با اقبال گستردهی منتقدان آلمانیزبان مواجه گشت. در آبان ماه امسال، در کمتر از سه ماه این اثر به چاپ دوم رسید و اینک ناشر خود را برای چاپ بعدی آماده میکند.
19 اسفند 1388
در ایران کسی شفاف زندگی نمی کند
ایرانی ها همزمان صاحب دو عقیده یا بیشترند. پنهان کردن عقاید و سست بودن آن هم از عوارض دیگر این بیماری است.
10 فروردين 1388
ادبیات عامل جابجایی حکومت ها نیست، ادبیات وسیله تغییر جهان است
در زمانیکه جامعه پر تنش ترین مقطع سیاسی زمانه از سر می گذراند ادبیات ما مفاهیم سیاسی را از حوزه کاری خود بیرون فرستاده است
30 بهمن 1387

ما از مواجهه با خودمان می ترسیم
دوست ندارم راجع به آثار منتشر نشده ام خیلی حرف بزنم.
07 مهر 1387
پائیز پدر سالار
کمی دیوانگی برای هر کسی لازم است
24 شهریور 1387

اکنون در آینده قرار گرفته ایم
امیرحسن چهلتن را باید نویسنده ای دانست با دغدغه های اجتماعی و فرهنگی که مهمترین ویژگی تفکر وی نگاه حقیقی و ملموسی است که به شرایط مختلف و جزئیات زندگی به خصوص زندگی در شهر تهران دارد. اصولاً چهلتن چندان اهل گفت و گو نیست و هنگاه گفت و گو نیز خیلی صریح و فشرده و کوتاه به پرسشهایم پاسخ می گوید. آرامشش به گونه ای است که ناخودآگاه از هیاهوی زندگی این شهر شلوغ جدا می شوی و دل به گفته هایش می سپاری.
29 بهمن 1386
من تا مرز اندیشه هایم برای خودم میدان قائلم.
من تا مرز اندیشه هایم برای خودم میدان قائلم.
10 بهمن 1386
همه مان یک ذره بوی گند گرفته ایم
این مملکت پر از خشونت است. ببینید چه قدر فحش رکیک رد و بدل می شود هنگام رانندگی. آدمها مرتبا تصور می کنند توسط دیگری حقشان ضایع می شود و خودشان هم هیچ حقی برای دیگری قائل نیستند
14 مرداد 1386
ديگر بیست سال صبر نميكنم!
بعد از 30 سال با تمام دلبستگيهايي كه به اين عرصه دارم به اين نتيجه رسيدهام كه نوشتن كار جانفرسايي است، اما من از اينكه نويسندهام هيچ پشيمان نيستم، اگر دوباره به دنيا بيايم باز همين حرفه را دنبال خواهم كرد گرچه حالا نوشتن بيشتر برايم يك جور ناگزيري ست.
16 ارديبهشت 1385
گفتگو با میراث خبر
هستی ام به عنوان یک انسان ایرانی آنهم در این موقعیت بخصوص تاریخی برایم یک مشغله مدام ذهنی است
02 ارديبهشت 1385
وطن هر كس در حقيقت، خود اوست
گفتگوی سیدحسن فرامرزی با امیرحسن چهل تن در باره رمان " سپیده دم ایرانی "
09 مرداد 1384
مصاحبه روزنامه آرمان درباره توقیف کارنامه
یک نشریه به یک پنجره می ماند، بسته شد نش امکان تماس ما را با بخشی از واقعیت جهان بیرون محدود می کند
31 فروردين 1384
سانسور و جستجوی مگس در پاتیل آش
خانه ی رمان د یوار ندارد!

ورود به منطقه ممنوعه!
میان زندگی و نمایش آن آیا فاصله ای هست؟
02 دی 1383

اميرحسن چهلتن و بلايی که بر سر روضه قاسم او آمد
06 مرداد 1383
وقتی که بانو ناتمام می ماند
در همه دنیا نوعی از کتاب وجود دارد که برای بازار تولید نمی شود؛کتاب هایی هستند که پیش از خوانندگانشان پا به عرصه وجود می گذارند.در عرصه هر زبانی می توان نمونه های آن را نشان داد.شاید“عشق و بانوی ناتمام” یکی از همین دسته کتابهاست.
19 خرداد 1383
مدرن بودن، اخلاقیترین شیوه زندگی است
حضور لمپنیسم در ایران دست کم تا دوران مشروطه قابل پیگیری است.
29 بهمن 1382

نويسنده تنهاترين آدم دنياست
زبان فارسي از ورزيدگي كافي در عرصه رمان برخوردار نيست. همان طور كه زبان فلسفه هم نيست. به اعتقاد من به دلايل فني داستان كوتاه ما مي تواند در سطح جهان مطرح شود
29 شهریور 1381