در حاشیه ی سطوح سایه وار بجا مانده از حجم های هندسی ، که در حالتی از تعلیق ناگهان به مرز تصعید می رسند ، در خاموش ترین لحظه ی تماس تخیلی عرفانی با انتزاعی ترین اندیشه های مدرن آنگاه ناچار به شجاع الدین شهابی می رسی که از پس پنجاه سال کار مداوم و تقسیم تجربه و شعور بدست آمده با هنرمندانی که در کارگاه ها، آتلیه ها و کلاس هایش تعلیم دیده اند، او هنوز با تواضعی شگفت در آستانه کشف کودکانه رازهای هستی دست و ابزارش را به بازی می گیرد تا طرح های ذهنی مارا واضح و ماندگار کند.
خوابهای ما ؛ تنهایی هایی که از وحشت هجوم و ناامنی لبریزند و تا از شرشان خلاص شویم چاره ای نیست جز آنکه آنها را به ماده ، به تجسمی عینی تبدیل کنیم. آیا هنرمندان در این باره به ما کمکی می کنند؟
دوران کودکی و نوجوانی هنرمندان چنان پیچیده، تو در تو و مبهم است که هیچکس حتی خود ایشان قادر به کشف آن نیستند و اگرچه تعدادشان کم نیست اما خوشبخت ترین آنها هنرمندانی هستند که پدر و مادر نه فقط به هیئت والدین بلکه در کسوت مربی هنری نیز ایفای نقش می کنند و شجاع الدین شهابی از این موهبت نیز بهره برده است. پدر یکی از شاگردان بنام کمال الملک است و کسی چه می داند شاید نخستین تصور شجاع الدین از ایجاد حجم، همان قوس های موقت و نرم و دلپذیری بوده است که حرکت دست پدر آنگاه که قلم مو به دست می گرفته و برابر بوم می نشسته، در فضاایجاد کرده است. قوس هایی که مثل یک والس ذهنی حرکت را در عین سکون به تجربه ای انسانی نزدیک می کند.
او البته در اولین روز زمستان سال 1317 در یکی از سردترین روزهای سرد سیرترین شهر ایران به دنیا می آید اما یک خون گرمسیری، چیزی که از نفخات کویر سرچشمه می گیرد و بیشتر یک مشخصه ی شرقی ست تا هرچیز دیگر در سلول های منجمد مجسمه های او قابل رد یابی ست.
اولین تجربه های هنری او در کارگاه پدر و تحت نظارت او میسر می شود تا شهابی برای نخستین بار نقاشی هایش را در اردیبهشت 48 در تالار قندریز تهران به نمایش بگذارد. خلاقیت بکر این دسته از کارهای او ضمن تمایز از نقاشیهای دوره ی آکادمیک به نمایش شوری کودکانه نزدیک اند و بهمین لحاظ در آنها بیشتر نا پختگی به چشم می خورد تا ضعف. به علت کمپوزیسیون های آزاد خطوط و برخورداری از حالات غنایی فرمها در این نقاشی ها فضاهایی موجود است که تا حد یک بیان قابل قبول هنری از قابلیت گسترش برخوردارند.
دو نمایشگاه پی در پی دیگر در همان سال. در تابلوهای به نمایش در آمده در این دو نمایشگاه، نقاش گریزهای ذهنی اش را بار دیگر به بند می کشد ، در اسارت رنگ و طرح در می آورد با رنگ هایی که گاه مهربانند و گاه خشمگین و در همه حال برخوردار از یک سرخوشی تلخ و طنز آلود که اینک به ویژگی مشخص آثار او تبدیل شده اند. و از این پس یا قطعیت می توان اعلام کرد، اشکال تزئینی و چهره های ذهنی او از توازن ، تقارن و ترکیبی بدیع برخوردار است.
جنبه های عاطفی و تضادهای روحی او در پیچ و تاب و انحنای خشن تصاویر کاملا منعکس است و در عین حال ریشه های خاص شرقی او را به نمایش می گذارد و روحیات مردمی را تجسم می بخشد که نگاه می کنند بی آنکه ببینند. مردمانی که به شکل درد آوری ذهن خود را از زباله های زمینی انباشته اند.
سال بعد شهابی در یک سفر زمینی و از مسیر جاده ابریشم و عبور از افغانستان، پاکستان، هندوستان، نپال، بنگلادش ، تایلند و هنگ کنگ خود را به ژاپن می رساند. پرسه در مهم ترین مراکز فرهنگ و هنر مشرق زمین او را بیش از پیش به اهمیت جوهری هنر شرق آگاه می کند و او آنگاه به آمریکا و سپس به انگلیس می رود و سر انجام در سال 1357 به ایران بر می گردد. در این مدت او تحصیلات خود را در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا تا مقطع فوق لیسانس در رشته های مجسمه سازی و هنرهای تجسمی به پایان رسانده است و پس از بازگشت به ایران در دانشگاه الزهرا به تدریس می پردازد و همزمان در خانه مسکونی پدرش استاد رضا شهابی کارگاه هنر را نیز بنیان می گذارد و به آموزش هنرجویان می پردازد.
در اولین سال بازگشت خود به ایران برای آخرین بار نمایشگاهی از نقاشی های جوهر و آبرنگ خود را در آذر 1358 در مرکز فرهنگی باغ فردوس به نمایش می گذارد تا پس از آن همه ی همت و وقت خود را صرف مجسمه سازی کند.
در این دسته از آثار او که ریشه در سنتهای تجسمی ایران قدیم دارد، بهره وری از نقاشی قدیم ایرانی یعنی مینیاتور، نقاشی های قهوه خانه ای ، نقاشی های قاجاری، آئینه کاری، گچ بری، تذهیب، کاشی کاری و خطاطی آشکارا قابل ردیابی اند. او میان این سنت های فراموش شده و استنباطات انسان معاصر از هستی تلفیقی هنرمندانه ایجاد می کند. و از این طریق با پرهیز از کپی کردن آثار گذشتگان به تجانس و تجمعی نزدیک می شود که هم نشانگر پایگاه های تاریخی اندیشه ی اوست و هم از روزگاران تازه خبر می دهد. و لذا سنتزی پدید می آورد که هم حاصل تفنن های هنرمند است و هم نمایشگر روح قومی مردمان این سرزمین.
وجه صوری و زینتی این آثار و نقش های رها و آزاد او چشم اندازی پدید می آورد که در اوج زیبایی به انتزاعی محض می رسد. به گفته ی هنرمند در این دسته ازآثارش هارمونی ایجاد شده میان حروف و اشکال تزئینی بیشتر مورد نظر بوده است تا رعایت ضابطه های هنر خطاطی اصیل. در ضمن تحقیقات و تجربه های گوناگونی که حاصل آن سرانجام به ارائه ی چنین نمایشگاهی منجر گردیده بیش از چهار سال از او وقت برده است. شهابی برای پرهیز از انتزاع و تکراری که در بطن هنر انتزاعی موجود است با کمک از هنرهای سنتی و مذهبی به خلاقیتی بدیع خود را نزدیک می کند.
پس از آن شهابی نه تنها در آموزش بلکه در آفرینش هنری خود نیز گرایشی تمام عیار به سمت مجسمه سازی از خود نشان می دهد.
ساخته های او اغلب دارای فرمهای آزاد منفردی ست که از سنگ و گچ و چوب و با روش تراش و پرداخت پدید آمده اند و از نقش های قومی الهام می گیرد تا با بهره گیری از آثار فراموش شده نقوش برجسته ایرانی به یک سبک نوین نزدیک شود. در همین زمان منتقدی در باره او می نویسد" شهابی با پژوهش در نقش های ایرانی و باز آفرینی مجدد این نقوش در آثار مجسمه سازی ، با بهره و بکار گیری تجربه فنی مجسمه سازی غرب و آوردن مصالح و مواد نو در این تجربه، شیوهای قابل اعتنا در مجسمه سازی امروز ایران به دست داده است"
شهابی از جمله مجسمه سازانی ست که موتیف ها و نقوش بدوی و باستانی را به اندازه قابل اعتنایی دستمایه کار خود قرار داده است. برخی از ساخته های او آفرینش بعد مفقود تصاویری ست که به خاطره های قومی دور ما مربوط می شوند و زیر پنجه های استادانه ی او اینک به تجسمی سه بعدی رسیده اند. پس دیگر می توان نقوش گلیم و فرش و سفالینه را میان دست ها گرفت و راز وجوه پنهان شان را گشود.
فعالیت آموزشی شهابی منحصر به تدریس در دانشگاه هنر و تاسیس کارگاه هنر نیست، تاسیس مجتمع آموزشی هنرهای تجسمی موزه کاخ سعدآباد، انتشار بیش از بیست و دو جلد کتاب کمک درسی در زمینه هنرهای تجسمی و کارگاهی و همچنین طراحی و ساخت ابزار و وسایل مجسمه سازی از دیگر فعالیت های فرهنگی اوست.
امیرحسن چهل تن